رضای منرضای من، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

رضا هدیه زیبای خدا

رضا جون دو سال و شش ماه و نه روزه من

1395/10/15 12:56
نویسنده : مامانی رضا
448 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

سلام پسرم عمرم نفسم همه کسم

خیلی وقته ننوشتم

مامان گرفتارتو ببخش

الن دیگه خیلی شیرین عسل شدی

یه وقتایی شعر میخونی برا مامان

علاق به کتاب خوندن داری خدارو شکر و هر شب

باید برات کتاب بخونیم تا لالا کنی

برا مامان میخونی: انانه دوسم نداره(سمانه دوسم نداره)

کار اشتباهی میکنی سریع میگی مامان مذیت (معذرت) میتام(میخوام)

اگه هم ما یکم تند تر حرف بزنیم بلافاصله قهر میکنی

و بهمون میگی: بگو مذیت میتام بگووووووخنده

همیشه هم بغلم میگیری میگی عسیسسسسم و چنان

با احساس میگی که دلم میخواد بخورمت

نفس مامان مهربونم همیشه مهربون باش

دوستت دارم خیلی زیاد

به خدا میسپارمت خدا پشت و پناهت

 

                                  

 

پسندها (2)

نظرات (3)

سیما
18 دی 95 13:25
الهی چه پسر شیرین زبونی/ الهی خدا همیشه پشت و پناهش باشه
مامانی رضا
پاسخ
ممنونم عزیز دلم
ماماني گيتا جون
22 دی 95 1:20
زود بزرگ نشو مادر. کودکیت را بی حساب می خواهم و در پناهش جوانیم را ! زود بزرگ نشو فرزندم قهقهه بزن ، جیغ بکش ، گریه کن ، لوس شو ، بچگی کن ، ولی زود بزرگ نشو تمام هستی ام .
مامانی رضا
پاسخ
واقعا چقدر این وروجکا زود بزرگ میشن هیچی نفهمیدم
مامانی عرفان و ارمان
3 بهمن 95 12:57
سلام خاله جون مهربون . خوبی رضا جان خوبه . ماشائالله به شیرین زبونیش ... حالا دیگه وقت برا فرزند دومی عزیزم ..رضای عزیزو که از اب و گل گرفتی و دیگه مردش کردی
مامانی رضا
پاسخ
سلام عزیز دلم ای بابا نی نی دوم؟!!!!! زوده هنوز که حالا تا ببینیم خدا چی میخاد